girl land

ساخت وبلاگ
۲۰ ام فروردین بالاخره بهم گفتن بیا برای آخرین کارا: قبل این شنبه فته بودم که دیگه تموم کنم وای نگم از بدو بدو ها و کارایی که داشت مدرکم نه هااا قبلش انقد راه رفته بودم تو کوچه میخواستم گریه کنم . حالا بیایم دوشنبه خیلی ذوقشو داشتم که بالاخره یه level up-یی داشتم ولی انقد خسته شده بودم از کاراش فقط میگفتم تموم شه خلاصههههه رفتم و کاغذامو دادن افتادم دنبال امضا ها از این و اون . بعد که دیگه فارغ شدم افتادم تو دانشگاه عکس گرفتن. از خودم که عکس یادگاری داشته باشم . بعد به خودم میگم الان میگن یه ترم اولیه که فقط عکس میگیره girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 2:13

چی بگم نمیدونم ، ناراحت وارد سن جدیدم شدم، هیج حس و حالی ندارم .فِس ِ فِس هستم . سن خوبی باش برام ۲۲ سالگی ♥️ girl land...
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 8 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 8:57

خواستم مثل همه یه خلاصه از سالم بگم ولی هرچی شد اینجا نوشتم دوساله همه چی خیلی سریع میگذره امسالم دقیقا از اول ۴۰۲ خداروشکر فقط عروسی و مهمونی داشتیم اخرش خوب تموم نشد و فوت عمم رو دیدیم . راستشو بگم امسال اصلا ذوقی برای عید تداشتم نمیدونم چرا دیکه خسته شدم همش اومدیم مشگین و خونه مامان بزرگا میخوام مثل بقیه خونمون باشیم منم هفت سین بچینم و عکس بگیرم و استوری کنم خیلی ساله هفت سین نمیچینیم چون کل ۱۵ روز تعطیلی رو میایم اینجا. خلاصه دوسال هم هس که الهه و من تقسیم شدیم اون میمونه خونه مامانِ بابا و من مامانِ مامان و مامانم و بابام میرن عید دیدنی. و البته شبا جمع میشیم خونه مامانِ بابا، میخواستم بخوابم که از صب با صدای مامان بزرگ بیدار شدم بابام بخاطر خواب ما به ننم گفته بود ت نیاز نیس بیدار شی خودم بیدار میشم اروم دلمه رو میزارم بپزه ( آخه ما رسم داریم موقع تحویل سال باید دلمه بزاریم بپزه) . خلاصه صبح زود بیدار شدم از صدا و وحشتناک سر درد دارم وحشتناکا. اقا کلی حرف داشتم بنویسم مهمونا همش پشت سر هم اومدن و منم پذیرایی میکردم دیگه حرفام یادم رف ، و یکم پیش داشتم از سماور اب جوش میریختم ب لیوانا یه لیوان کلا خالی شد تو دستم girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 10 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 8:57

آقا من درسام تموم شد و معدلم اومدم و فقط ۴ صدم با الف بودن فاصله داشتم و خب خیلی کم بود ، گفتم ترمیم معدل بزنم کاش نمیزدم girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 27 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 11:46

من ۱۴ ام آخرین امتحانمو بالاخره بعد از کلی تعطیلی ها دادم و تموم شد با اینکه کلی برنامه ها داشتیم ولی همشون خراب شد و با حال بد برگشتم خونه . اقا من کاش تموم نمیکردم از وقتی تموم کردم آزمون استخدامی نمونده که بابام برام نفرسته، چه انتظارا اخه بخدا girl land...
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 10 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 5:42

دیگه عادت کرده بودم به امتحان و انقد خوب میخوندم دیگه گله هم نمیکردم که اصلا وقتی برای خوندن نیس چون تو فرجه هم خونده بودم راحت تموم میکردم و خوب خوب مینوشتم زد و برف بارید و چند ساعت بعدش گفتن فردا همه چی تعطیل گفتم اشکال نداره یه درسه دیگه اوکی میخونم که فرداشم تعطیل شد و بعدش تا اخر هفته تعطیل girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 4:54

برای دومین بار همین امتحانم بخاطر برف تعطیل شد girl land...

ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 4:54

تعهد داشتن برام خیلی حس خوبی میده ، اصلا نمیدونم چجوری بگم که جوری نشه که از این دخترا دبیرستانی تازه رل زده نشون بدم خودمو girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:17

برف از دیروز بعد از اینکه از امتحان اومدم شروع کرده ب باریدن ، بعدم که از عصر بکوب باریده تا الان ، دیشب اعلام کردن که امتانای یکشنبه تعطیله و الانم امتحان های دوشنبه اخه چقدر تعطیلی من اخه درس خونده بودم با اینکه امروز یه امتحان سخت داشتم ( متون حقوقی) و فردا که تعطیل شد دوتا امتحان ناراحت شدم از تعطیلی ، میخواستم دیگه زود تموم شه اخه ۱۵ تا امتحان دارم تا الان ۸ تاشو دادم و مونده بقیش البته اگه برف بزاره . کلی غر زدم سر تعطیلی افتادن ۴ و ۷ بهمن . تا اینجا خداروشکر امتخان هامو خوب دادم درحد ۲۰ ینی غیر وصایای امام girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:17

دیروز بعد امتحان پیشگیری از جرم که ساعت ۹ تموم شد با آقای چشاش ت اون هوای نسبتا سرد و نم نم بارون کلی قدم زدیم اطراف دانشگاه رو تا اون کافه ای که میخوایم باز شه . بعد اون رفتیم شهر کتاب کلی گشتیم میدونه عکس گرفتن رو دوس دارم رو پله ها بودم که روی دیوارش آینه های زیادی زده بودن که شعر نوشته داشت توشون مشغول خوندنشوم بودم که دیدم داره عکس میگیره هی بهم میگه یکم اونور یکم اینور نگو داشته تلاش میکرده قیافه من جوری روی اینه بیوفته که روش نوشته " زیبا تر از آنی که بخوانیمت ماه لا حول ولا قوه الا بالله" وقتی عکس رو ددیم از ذوقم میخواستم قورتش بدم . تقریبا ساعت ۱۱ بود که رفتیم کافه سرام اصلا نگم چه محیطی چه پذیرایی چه وسایلای قشنگ و ظروف سرو زیبایی محیطش خیلی خوب و بدلمون نشست وافا سرام و چایی سفارش دادیم طول کشید تا بیارنش کلی حرف زدیم اونجا برام سرتاسر ارامش و لذت بود بعدم که اوردن سفارشارو نگم از طعم خوب و دیزاین قشنگش خلاصه خیلی ناراحت بودیم که چرا اینجارو دیر کشفش کردیم ،چون دیگه دانشگاه اخرشه و کم میتونیم باهم باشیم بعدم که عید و سربازی ☹️این بود خلاصه یک روز بارانی، برفی پر از لذت من بمونه ت دفتر خاطرات بلاگفایی girl land...ادامه مطلب
ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:17