پایان ترم ۶

ساخت وبلاگ

دیروز بالاخره ۱۲ تا امتحانمو دادم و تموم شد راحت شدم، دلم میخاد فقط بخوابم بخوابم ولی خب عادت کرده بودم و صبح زود بیدار شدم و سرش کلی حرص خوردم سعی کردم بخوابم ولی نشد، تصمیم گرفتم کلاسای شکلات سازیم رو ببینم و بنویسم و دیگه یواش یواش وسایلاشو بخرم و شروع کنم درست کردن، ولی خب خابم میاد، دیروز بعد امتحانام (دوتا امتحان داشتم) رفتم مغازه دوستم که قنادی داشت که کافه کرده بود بیشتر بخاطر موچی رفته بودم بخرم که نبود چیز کیک خواستم اونم نبود بابل تی اونم نبود، شانس نیس که،دیر رفته بودم گف زود تموم میشه . تیرامیسو جار کیک خریدم، انتظارم از تیرامیسو یه چیز واووووو یی بود ولی ساده بود مث کیک و خامه شکست خوردم اونجا، بعدشم که رفتیم شورابیل و تو بارون فقط خیس شدیم حتا داخل کیفمم خیس بود ، دوستای دانشگاهمونو دیدیم که برا یکیشون تولد گرفتع بودن ۴ نفر بودن پسر همگی سلام اینا کردیم تعارف کردن که باهاشون بشینیم، یکم بعدش ولی زنگ زدن کجایین براتون کیک بیاریم، کیک خوشمزه ای داشتن خامه شکلاتی داشت دیروز خدا رحم کرد من دیابت نگرفتم تیرامیسو و جارکیک و شیرکاکائو بعدم که کیک تولد ، خدایا من که اینقد میخورم چرا چاق نمیشم girl land...

ما را در سایت girl land دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkgiziha بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 16:33